سرشو کج کرد و پاهاشو روی تخت سفید رنگ بیمارستان دراز کرد.

به اون زل زده بود

_ مراقب خونه من نبودی..

خنده ریز دندون نمایی کرد و به شوخی گفت

+ تقصیر خودته، انقدر هی باهاش سرد شدی و شکستیش که مریض شد سرگرد

_ ......

یکم که با خودش فکر کرد تازه فهمید چی گفته بود..

_ اگه دستمو رها کنی میوفتم.
+هیچ وقت این کارو نمیکنم
_ حتی اگه یه چاقو تو قلبت فرو کنم...؟
+حتی اگه فرو کنی..

دست های سردشو توی دست های بلند و کشیده اش قفل کرد و با نگاهی که پر از محبت‌ خالص بود دوباره بهش زل زد

+ حتی اگه بهم پشت کنی من از پشت بغلت میکنم، حتی اگه یه روز نگاهت سرد شد من میشم اون جنگلی که توی سرمای نگاهت یخ زده‌ و حتی اگه دیگه دوستم نداشتی من جای دوتاییمون تورو دوست دارم..

 

?How do I live? How do I breathe

When you’re not here I’m suffocating
I wanna feel love, run through my blood
?Tell me is this where I give it all up

..For you I have to risk it all